این جریان مسلماً در شهر خفقان و تهدید و ارعاب اتفاق افتاده و کاملاً واقعی است؛ (فقط با یک واسطه معتبر نقل می شود):
نزدیک شروع سال تحصیلی دانشگاه ها یکی از بالاترین مقامهای اجرایی شهرستان (فرض کنید: م. الف) به رئیس یکی از دانشگاههای مستقر در اردکان زنگ می زند و می گوید:
از این به بعد برای نماز جماعت در دانشگاه از روحانی قبلی (فرض کنید: ا. ب) دعوت نکنید و به جای ایشان از روحانی دیگری (فرض کنید: ح .م) دعوت کنید!
آن رئیس محترم می گوید چرا؟ با آن روحانی مشکلی نداریم. هم کاملاً منظم است و هم، دانشجویان راضی هستند؛ فرصت کافی هم برای دانشجویان دارد. بعید است فرد پیشنهادی بتواند منظم شرکت کند!
آن مقام اجرایی می گوید: نظر فلان مقام از مقامات ارشد غیراجرایی شهرستان (فرض کنید: م. ت) است!
و البته آن رئیس محترم دانشگاه تا آخر قضیه را میخواند و می گوید: بر چشم. دقیقاً طبق این نظر، اوضاع نماز جماعت یک دانشگاه هم مدیریت می شود!
********
تردیدی نیست که امام جمعه محترم شهر، را در جریان انتصاب ریاست جدید بیمارستان نگذاشته اند؛ این جریان را فقط به عنوان شاهدی آوردم که تأکید کنم ادعای برخی دیگر از مسئولان شهرستان، مبنی بر بی اطلاعی از جریان تعویض ریاست بیمارستان چقدر کم میتواند به واقعیت نزدیک باشد!
و به تعبیر دیگر، باور این ادعا، خوش خیالی محض، و چیزی نزدیک به ابلهی سیاسی است!